<بگذار گاهی خیالت ، میهمان خیالم باشد>
وچشمهایم ،چشم به راهت
در مدخل باغ وجود و ایثار ،
من هم به انتظارت ،منتظر باشم
بگذار ،حریر نرم نسیم وجودت ،
چو پیرهن یوسف ،شادی اور چشمهایم باشد
بگذار تمنای رخ چون ماهت ،
همیشه روزگاران ،قاب خوش نقش این دل خسته ام باشد .
بگذار برودت جانگداز هجر سالیان تو
در هرم افتاب خیالت ،گرمی بخش شفای دلم باشد
بگذار عطش رو به افزایشم ،در غروب خاکستری عشقم
یاد اور عظمت ،یاد پر نقش ونگارت باشد .
ای عظمت وشکوه عشق الهیم ........
در کدامین زمین امن خدای مهربان به سجده ای !
در کدامین چادر سبز خیال سر زمین منی چشم به افق دوخته ای
اه مهربان خوش چهره وخوش بوی هاشمی تبارم
در کدامین اسمان بهار عشق ،به بدر نشسته ای
http://tanha20008.blogfa.com/